بهگزارش همشهری، چند روز پیش گزارش مرگ اسرارآمیز مردی میانسال به نام هاشم به قاضی دشتبان، بازپرس جنایی تهران مخابره شد. این مرد بهدلیل مسمومیت غذایی به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شده اما در کمتر از 24ساعت جانش را از دست داده بود. همراه این مرد 2نفر دیگر هم بهخاطر مسمومیت غذایی به بیمارستان انتقال یافته بودند که خوشبختانه از خطر مرگ گریختند.
آنچه ماجرا را مرموز کرده بود، علت مسمومیت بود. بهنظر میرسید که هاشم بهخاطر خوردن غذای مسموم جان باخته است؛ به همین دلیل کارآگاهان به تحقیق از 2نفری پرداختند که همراه او بودند و جان سالم بهدر برده بودند. یکی از آنها گفت: قربانی (هاشم) شریک کاریام است و ما فروشگاه بزرگی در شرق تهران داریم.
از مدتی قبل هر دوی ما پسرهایمان را برای کار به مغازه برده بودیم. روز حادثه هم طبق معمول موقع ناهار که شد غذاهایمان را گرم کردیم اما هنگام خوردن، من و پسرم متوجه مزه تلخ آن شدیم. من 2 یا 3 قاشق که خوردم از مزه بد غذا حالم بد شد. به همین دلیل با همسرم تماس گرفتم و بهخاطر دستپختش به او اعتراض کردم.
پسرم هم دیگر نخورد اما هاشم گفت که مزه غذای او مشکلی ندارد و تمام غذایی را که داخل ظرفش بود، خورد. پسر او اما مدعی شد که دنداندرد دارد و میخواهد به درمانگاه برود. به همین دلیل از غذاها نخورد و رفت. وی ادامه داد: حدود یک ساعت بعد هر 3نفرمان حالمان بد شد و همسایهها که متوجه افتادن ما روی زمین شده بودند به اورژانس زنگ زدند. من و پسرم درمان شدیم اما قربانی بهدلیل اینکه غذایش را تا آخر خورده بود جانش را از دست داد.
- جنایت
کارآگاهان برای کشف راز ماجرا راهی فروشگاه شدند و پی بردند که روز حادثه دوربین مداربسته عمدا قطع شده است. از سوی دیگر قاضی جنایی با توجه به اینکه پسر متوفی ادعا کرده بود دنداندرد دارد و لب به غذا نزده بود، به وی مشکوک شد و دستور بازداشت او را صادر کرد. پسر جوان در خانهاش دستگیر شد اما اصرار داشت که بیگناه است. شواهد اما نشان میداد کسی جز پسر متوفی راز جنایت را نمیداند.
به همین دلیل بازجویی از وی ادامه داشت تا اینکه او قفل سکوتش را شکست و راز جنایت را برملا کرد. متهم اقرار کرد که بهخاطر بدهی میلیونی نقشه قتل پدر و 2شریک دیگرشان را کشیده و با ریختن سم سیانور داخل غذایشان قصد کشتن آنها را داشته است. او پس از اعتراف به جنایت با دستور قاضی دشتبان در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
- زندگیام تباه شد
متهم فرشید نام دارد و میگوید که خودش پدر است و یک دختر خردسال دارد و هرگز به عاقبت کاری که انجام داده فکر نکرده است. او در گفتوگو با همشهری از انگیزهاش برای ارتکاب این جنایت میگوید.
- چه اتفاقی در زندگیات رخ داد که میخواستی 3نفر را به قتل برسانی؟
پدرم وضع مالی خوبی دارد و چند سال پیش مرا به مغازهاش آورد تا در کنار او کار کنم اما من با شرطبندی زندگیام را تباه کردم.
- بدهیات هم بر سر همین شرطبندیهایت بود؟
بله. 400میلیون تومان بدهکار شدم و نمیدانستم این موضوع را چطور با پدرم در میان بگذارم. هیچ راهی نداشتم جز خلاف اما بلد نبودم. روز حادثه داخل مغازه نشسته بودم و تصمیم گرفتم با خرید سم خودکشی کنم و به زندگیام پایان بدهم اما پس از خرید سم تصمیمم عوض شد و با خود گفتم پدرم و شرکای کاریاش را به قتل میرسانم. اینطوری هم با ارثیهای که به من میرسد بدهیام را پرداخت میکنم و هم میتوانم اجناس داخل مغازه و چک و پولهای گاوصندوق را برای خودم بردارم.
- سم را ازکجا تهیه کردی؟
به یکی از محلههای تهران رفتم و از یک دستفروش خریدم. به او گفتم بهدلیل مشکلات اقتصادی قصد دارم خودکشی کنم و مرد دستفروش هم سم را به من فروخت.
- بعد چه کردی؟
به مغازه برگشتم و هنگام گرم کردن غذای پدرم و شرکایش سم را داخل غذای آنها ریختم. خودم هم به بهانه اینکه دنداندرد دارم نخوردم. اما شرکای پدرم غذایشان را نخورند و من از ترسم مجبور شدم به بهانه رفتن به دندانپزشکی مغازه را ترک کنم تا همهچیز را عادی نشان بدهم.
- دوربینهای مداربسته مغازه را هم خودت خاموش کردی؟
بله. نمیخواستم لحظه ریختن سم در غذای آنها ثبت و دستم رو شود. واقعا فکر میکردم لو نمیروم و دیگران تصور میکنند بهدلیل گرمای بیش از حد هوا غذایشان خراب شده و بهدلیل مسمومیت جان باختهاند اما حدسم اشتباه بود.
- الان چه احساسی داری؟
خیلی پشیمانم. اشتباه بزرگی کردم و آن موقع مغزم کار نمیکرد. خدا را شکر که آن دو نفر دیگر نجات پیدا کردند و به سرنوشت پدرم دچار نشدند.
نظر شما